صحبت کردن و تعامل است که رابطه میان انسانها را شکل میدهد. به واسطه مکالمه شما میتوانید با فرهنگها، رسوم و افکار یک ملیت آشنا شوید و با آنها ارتباط برقرار کنید. زبان انگلیسی به عنوان یکی از رایجترین زبانهای مشترک میان ملل مختلف است.
یادگیری زبان انگلیسی صرفاً دنبال کردن علایق نیست. شما با یادگیری این زبان میتوانید سطح زندگی خود را ارتقاء ببخشید و در تمامی فعالیتهایتان یک قدم جلوتر از کسانی باشید که از یادگیری این زبان محروم بودهاند.
امروزه سادهترین فعالیتهای روزانه ما وابسته به این زبان است. از استفاده از تلفنهمراه، کامپیوتر، بازیهای رایانهای تا به کار گیری و بهرهمندی از خدمات و تسهیلاتی مانند یخچال و ماشین لباسشویی همگی نیازمند یک دانش حداقل ابتدایی در زبان انگلیسی است.
در راستای تکمیل دانش خود شما نیاز دارید تا با اسامی میوه ها به زبان انگلیسی آشنا شده و تدریجاً آنها را یاد بگیرید. دانستن میوهها و صیفی جات به انگلیسی، دانش شما را در این زبان تکمیل کرده و منجر به داشتن تسلط نسبی بر روی این زبان میگردد.
نمونههایی از اسامی میوه ها
Coconut
نارگیل
مثال: Coconut’s peal is hard and brown
معنی: پوست نارگیل سفت و به رنگ قهوهای است.
Peach
هلو
مثال: Yesterday, my mother baked a peach pie
معنی: دیروز مادرم شیرینی پای هلو پخت.
Mango
انبه
مثال: My little brother likes the taste of Mango since the first time he ate it
معنی: برادر کوچکم از اولین باری که انبهای را خورد از طعم آن خوشش آمد.
Sour Cherry
آلبالو
مثال: My mother cheeks color is like sour cherry
معنی: رنگ گونههای مادرم به رنگ آلبالو است.
Banana
موز
مثال: Banana is a nutritious fruit and full of potassium
معنی: موز میوهای مغذی و سرشار از پتاسیم است.
Grape
انگور
مثال: Grapes taste sweet and delicious
معنی: انگورها شیرین و خوشمزه هستند.
Orange
پرتقال
مثال: Drinking one glass of orange juice in the breakfast might freshen you up
معنی: نوشیدن یک لیوان آب پرتقال در وعده صبحانه ممکن است باعث سرحال شدن شما شود.
Apple
سیب
مثال: An apple a day, keeps the doctor away
معنی: با خوردن یک سیب در روز، از ابتلاء به بیماری دور میشوید.
Watermelon
هندوانه
مثال: Jack likes eating cold watermelon in the summer
معنی: جک از خوردن هندوانه خنک در تابستان خوشش میآید.
Kiwi
کیوی
مثال: Kiwi is rich of vitamin c
معنی: کیوی سرشار از ویتامین سی است.
Lemon
لیمو
مثال: Lemon tastes sour
معنی: طعم لیمو ترش است.
Pineapple
آناناس
مثال: Pineapple grows in tropical area
معنی: آناناس در مناطق گرمسیری رشد میکند.
Strawberries
توت فرنگی
مثال: Some toothpastes taste like strawberries
معنی: برخی خمیردندانها به طعم توتفرنگی هستند.
Blueberry
بلوبری
مثال: My aunt bake the best blueberry muffins in the world
معنی: عمه ی من بهترین مافینهای بلوبری دنیا را میپزد.
Grapefruit
گریپ فروت
مثال: Drinking grapefruit juice reduce blood triglyceride
معنی: نوشیدن آب گریپ فروت چربی خون را کاهش میدهد.
Pear
گلابی
مثال: Pear color is yellow
معنی: رنگ گلابی زرد است.
Fig
انجیر
مثال: I like to drink my tea with a dried fig
معنی: من دوست دارم که چایام را با یک انجیر خشک بنوشم.
Raspberry
تمشک
مثال: James likes to eat raspberry jam on breakfast
معنی: جیمز دوست دارد که در صبحانه، مربای تمشک بخورد.
Apricot
زردآلو
مثال: I love dried apricot and sour cherry
معنی: من عاشق زردآلو و آلبالو خشک هستم.
Pomegranate
انار
مثال: My grandmother makes fruit leather with pomegranate
معنی: مادربزرگ من از انار لواشک درست میکند.
Avocado
آووکادو
مثال: Avocado oil is natural hair softener
معنی: روغن آووکادو یک نرمکننده طبیعی مو است.